فصل اول




















Blog . Profile . Archive . Email  


ارشمیدس

 

 

علوم دوم - بخش اول

 

مواد در حال تغيير


مواد پيرامون ما پيوسته در حال تغييرند . انجماد آب ، زنگ زدن آهن شكستن شيشه، ذوب يخ ، تغيير رنگ پارچه ها ، ترش شدن شير، هضم غذا و ... از جمله تغييرات مواد هستند

تغيير و خواص فيزيكي و شيميايي

بدون تغييرات فيزيكي و شيميايي، ادامه‌ي حيات و زندگي ممكن نمي‌باشد. با استفاده از خواص فيزيكي و شيميايي مواد و امكان ايجاد تغيير مناسب در آن‌ها، غذاهاي مختلف تهيه مي‌شود، گردونه صنايع پيشرفته مي‌چرخد و به جلو مي‌رود.
براي آشنايي با خواص فيزيكي و شيميايي مواد و تغييرات فيزيكي و شيميايي لازم نيست به آزمايشگاه برويم، بهتر است سري به آشپزخانه بزنيم و كيك خوشمزه‌اي تهيه كنيم!

.


برخي از اين تغييرات سودمند و برخي زيان آورند و ما پيوسته در پي آن هستيم كه تغييرات مطلوب را پديد آوريم و از بروز تغييرات نامطلوب جلوگيري كنيم.


تغيير فيزيكي ، تغيير شيميايي

در قسمت الف تفاوت مولكول هاي آب جامد (يخ) و آب در حالت مايع نشان داده شده است. با ذوب شدن يخ مولكول هاي آب تغيير نكرده اند. اين يك تغيير فيزيكي است.
در قسمت ب آب در دستگاه ولتامتر به وسيله جريان الكتريسيته تجزيه شده است. مولكول هاي حاصل (گاز هيدروژن و گاز اكسيژن) با مولكول هاي اوليه (آب) تفاوت دارند، اين يك تغيير شيميايي است.

 

 

 

الف) تغيير فيزيكي: در اين نوع تغيير شكل ، اندازه و حالت ماده تغيير مي كند. اما خواص و ماهيت ماده تغيير نمي كند.
تبخير، تصعيد ، ميعان و ساير تغيير حالت ها و نيز خرد شدن ، سائيدن و ... از جمله تغييرات فيزيكي هستند.
ب) تغيير شيميايي: به تغييري گفته مي شود كه در نتيجه آن خواص و ماهيت ماده تغيير مي كند و ماده يا موادي با خواص جديد حاصل مي شود.
هنگامي كه آب به كمك جريان الكتريسيته تجزيه مي شود گازهاي ئيدروژن و اكسيژن پديد مي آيند اين دو ماده هيچ شباهتي با آب ندارند.
سوختن چوب ، زنگ زدن آهن، تغيير رنگ پارچه ، زرد شدن برگ درختان ، هضم غذا، تبديل شدن شير به ماست و پنير از جمله تغييرات شيميايي هستند

 

حل شدن، تغيير فيزيكي يا شيميايي

اگر حل شدن تغييري فيزيكي باشد، بايد از به هم آميخته شدن حلال و حل شونده، مخلوط به دست آيد.
دو يا چند ماده وقتي مخلوط به حساب مي‌آيند كه:
الف) اجزاي مخلوط شده خواص اوليه خود را حفظ كرده باشند.
ب) با عمليات فيزيكي مانند تبخير، بتوان مواد تشكيل دهنده‌ي مخلوط را از هم جدا كرد.
در مورد پديده‌هاي فيزيكي و شيميايي، بايد توجه كرد كه پديده‌هايي فيزيكي محسوب مي‌شوند كه در اثر آنها ساختمان مولكولي مواد تغيير نكند و فقط شكل ظاهري آن عوض شود. براي مثال گداخته شدن آهن يك تغيير فيزيكي است، اما گرما دادن يك قطعه چوب كه باعث سياه شدن آن مي‌شود، يعني زغال پديد مي‌آيد، يك تغيير شيميايي است. در اين نوع تغييرها ساختمان مولكولي ماده تغيير مي‌كند و با روش‌هاي فيزيكي به حالت اول برنخواهد گشت.
محلول‌ها در چهار دسته قابل بررسي هستند كه در جدول زير اين چهار دسته را مشاهده مي‌فرمائيد. در هر مورد با بررسي ساختار ماده حل‌شونده و برخي خواص محلول نوع محلول از نظر مخلوط يا تركيب بودن بيان شده است و مشخص شده است كه اين نوع محلول تغييري فيزيكي است يا شيميايي.
 

جدول طبقه بندي محلول ها و توضيحات مربوط به آن

ساختار حلال رسانايي حلال در برابر جريان الكتريسيته  ساختار ماده حل شونده رسانايي حل شونده در برابر جريان الكتريسيته    وضع حلال و حل شونده در داخل محلول نوع محلول نوع عمل مثال
مولكولي نارسانا مولكولي نارسانا پخش شدن مولكولهاي حل شونده در ميان مولكولهاي حلال مخلوط فيزيكي قند در آب
مولكولي نارسانا يوني(بلوري) مذاب (در حالت مذاب) پخش شدن يونهاي حل شونده در ميان مولكولهاي حلال مخلوط فيزيكي نمك در آب
مولكولي نارسانا مولكولي نارسانا تبديل حل شونده از مولكول به يون و پخش شدن آن در ميان مولكولهاي حلال تركيب شيميايي كلريدريك اسيد در اتر
مولكولي نارسانا مولكولي نارسانا پخش شدن مولكول هاي حل شونده در حلال و سپس تغيير مولكولي حل شونده بدون اينكه با حلال تركيب شود يا مولكولهاي حلال تغيير كند.  تركيب شيميايي  فنيل پروپانول در حلال دي متيل سولفوكسيد

مدل زير حل شدن يك تركيب يوني را در حلال (آب) نشان مي‌دهد. هنگام حل شدن اين گونه اجسام، حلال، اجزاي تشكيل دهنده‌ي جسم حل شونده (يونهاي مثبت و منفي) را از هم جدا مي‌كند و به دور هر يون پوششي از حلال تشكيل مي‌شود. ساختمان اين مواد كه قبل از حل شدن به صورت يوني بوده است، پس از حل شدن نيز همچنان به حالت يوني باقي مي‌ماند، با اين تفاوت كه يونها از هم تفكيك شده‌اند. به اين دليل در مورد مواد يوني درست مانند موادي كه ساختار مولكولي دارند، ساختمان اجزاي ماده تغيير نمي‌كند و عمل فيزيكي صورت مي‌گيرد.

1- آب خالص (آب مقطر) رساناي جريان برق نيست، ولي آب‌هاي معمولي به خاطر وجود نمك‌هاي معدني مختلف رسانا هستند.
2- نمك جامد، رساناي جريان برق نيست، ولي به صورت مذاب رسانا مي باشد.
3- اسيدهاي خالص در برابر جريان برق نارسانا هستند، ولي محلول اسيدها رسانا مي باشند.

.

فعاليت: اگر چند قطره نيتريك اسيد غليظ بر روي فلز مس بريزيم گاز خرمايي رنگ نيتروژن دي اكسيد كه بوي تند و آزار دهنده اي دارد تشكيل مي شود.



اگر لوله محتوي گاز نيتروژن دي اكسيد را در آب جوش قرار دهيم رنگ قهوه اي پر رنگ ظاهر مي شود(شكل1)
اگر لوله را سرد كنيم مولكول هاي سه اتمي نيتروژن دي اكسيد به مولكول هاي 6 اتمي دي نيتروژن تترااكسيد كه بي رنگ است تبديل مي شود.(شكل 3)
اگر هر دو لوله را در آب ولرم قرار دهيم تعدادي از مولكول ها No2 و تعدادي N2o4 خواهند بود كه در اين صورت رنگ خرمايي كم رنگ مشاهده خواهد شد.
اين تغييرات از نوع شيميايي و برگشت پذير هستند.

خواص ماده:
هر ماده داراي خواصي است كه با آنها شناخته مي شود مثلا بي رنگ بودن خاصه آب ، شور بودن خاصه نمك، اشتعال پذير بودن خاصه كاغذ و تمايل به زنگ زدن خاصه آهن است.
 

 

خواص فيزيكي و خواص شيميايي مس

برخي از ويژگي هاي مس
ويژگي هاي شيميايي ويژگي هاي فيزيكي
به آرامي در  هواي مرطوب به كربنات آبي (مايل به سبز)رنگ تبديل مي شود. رنگ قهوه اي مايل به قرمز ، جلاي فلزي
به آساني به صورت ورقه و سيم تبديل مي شود.
با نيتريك اسيد و سولفوريك اسيد واكنش مي دهد. رساناي خوب گرما و الكتريسته است.
در محلول آمونياك توليد محلول آبي رنگ مي كند. مي تواند إوب شده و با روي مخلوط شده آلياژ برنج را به وجود آورد.

 



الف) خواص فيزيكي:

 به آن دسته از خواص گفته مي شود كه مشاهده و اندازه گيري آنها به توليد ماده جديد منجر نمي شود.
 

خواص فيزيكي

رنگ

بو

چگالي

نقطه ذوب

نقطه جوش

رسانايي (الكتريكي)

آب

بي رنگ

بي بو

1

صفر درجه

100 درجه

ناچيز

 

تغييرها و ويژگي‌هاي فيزيكي ماده

مولكول‌هاي آب در حال جامد به شكلي بسيار منظم و در فاصله‌اي بسيار نزديك در كنار هم قرار دارند و جهت‌گيري هر مولكول نسبت به مولكول‌هاي ديگر تغييري نمي‌كند؛ در حالي كه در حالت مايع، اين نظم مشاهده نمي‌شود و مولكول‌ها ضمن حركت و جابه‌جايي از يك نقطه به نقطه‌ي ديگر، نسبت به يك‌ديگر نيز پيوسته تغيير جهت مي‌دهند. اگر انرژي و فاصله‌ي ميان مولكول‌هاي آب و تغيير جهت پيوسته‌ي مولكول‌ها نسبت به يك‌ديگر را نتيجة رابطه‌ي ميان ذره‌هاي سازنده در نظر بگيريم، مي‌توان نتيجه گرفت كه در فرايند ذوب شدن يا انجماد، ساختار ذره تغييري نمي‌كند بلكه با تغيير انرژي رابطه‌ي يك ذره با ديگر ذره‌ها دچار تغيير مي‌شود. ما در همه‌ي تغييرهاي فيزيكي به گونه‌اي با چنين شرايطي روبه‌رو مي‌شويم.
انحلال‌پذيري نيز از جمله‌ي مهم‌ترين خاصيت فيزيكي مواد به شمار مي‌آيد. در كتاب‌هاي مرجع، ميزان انحلال‌پذيري مواد گوناگون در حلال‌هاي مختلف ارائه مي شود ولي از آن جا كه آب فراوان‌ترين و در عين حال ارزان‌ترين حلال قابل دسترس است، در مبحث انحلال‌پذيري بيش از ديگر حلال‌ها از آن سخن به ميان مي‌آيد؛ بنابراين، انحلال‌پذيري ماده‌ي حل‌شدني در آب به عنوان يك خاصيت فيزيكي آن ماده مطرح است.
رنگ، بو و مزه، نقطه‌ي ذوب و نقطه‌ي جوش، چگالي، رسانايي الكتريكي، رسانايي گرمايي، سختي، حالت فيزيكي و انحلال‌پذيري (در آب) از جمله خواص فيزيكي مهمي هستند كه در كنار ضريب انبساط، ضريب شكست، ظرفيت گرمايي ويژه و ... به آنها توجه مي‌شود.

 

 

ب) خواص شيميايي :

 به مجموعه خواصي گفته مي شود كه تمايل يا عدم تمايل يك ماده به شركت در واكنش هاي شيميايي را بيان مي كند. مثلا اشتعال پذيري خاصه بنزين و عدم اشتعال پذيري خاصه آب است.
 

انرژي عامل ايجاد تغيير شيميايي

بيشتر تغيير هاي شيميايي به وسيله انرژي نور، گرما يــا الكتريسيته انجام مي شوند در عين حال در هر واكنش شيـــميايي انـــرژي ذخيره شده شيميايي به انرژي هاي ديگر تبديل مي شوند.

 

انرژي براي تجزيه يك تركيب



باز گرداندن فلز از تركيب آن با عنصر ديگر (جداسازي فلز) كاري بسيار دشوار است.


انرژي زيادي لازم است تا فلزي مثل سديم از تركيب خود جدا شود.

 


نشانه تغيير شيميايي
هر تغيير شيميايي با نشانه اي همراه است است. اين نشانه حاكي از تشكيل يك ماده جديد مي باشد البته بايد توجه داشت كه برخي از اين نشانه ها در تغيير فيزيكي هم ديده مي شوند

 

مثالي از يك تغيير شيميايي

در هنگام سوختن كاغذ، مولكول‌هاي بزرگ سلولز (نوعي پليمر طبيعي از خانواده‌ي كربوهيدرات‌ها كه ماده‌ي اصلي سازنده‌ي چوب و كاغذ است) با مولكول‌هاي اكسيژن واكنش مي‌دهند. طي اين واكنش، گاز كربن‌دي‌اكسيد و بخارآب ايجاد مي‌شود. از آن جا كه به دليل وجود برخي مواد معدني در ساختار كاغذ، سوختن آن به طور كامل صورت نمي‌گيرد، مقداري كربن به صورت زغال و مواد‌معدني نسوز كه در هنگام توليد كاغذ براي استحكام بخشيدن يا براق كردن به آن افزوده مي‌شود، به شكل خاكستر بر جاي مي‌ماند. همان طور كه در اين شكل مي‌بينيد، ذره‌هاي سازنده‌ي كاغذ پس از انجام شدن واكنش در آرايش تازه‌اي مشاهده مي‌شوند و در واقع، به ذره‌هاي كوچك‌تر ونوع جديدي از مولكول‌هاي سازنده‌ي مواد ديگري تبديل مي‌گردند. هم زمان با تغيير ساختار ذره‌هاي سازنده ي كاغذ، مولكول‌هاي اكسيژن نيز دچار تغيير مي‌شوند و اتم‌هاي اكسيژن سازنده‌ي آنها در ساختار ذره‌اي تازه قرار مي‌گيرند كه مولكول‌هاي مواد شيميايي جديدي هستند.

 

آزمايش شعله (رنگ شعله)
از رنگ شعله مواد مي‌توان به عنوان يكي از راههاي شناخت عناصر استفاده نمود. براي انجام آزمايش با شعله بايد، قطعه‌اي سيم پلاتين يا كروم در شعله‌ي چراغ بونزن گرم شود تا چنان چه موادي از آزمايشهاي قبلي روي آن باقي مانده باشد تبخير و خارج گردد و سيم قرمز شود، اما شعله ور نشود. سپس سيم در محلول مورد آزمايش فرو برده مي‌شود يا مقداري از ماده‌ي مورد نظر روي سيم قرار داده مي‌شود و دوباره سيم روي شعله گرفته مي‌شود.
وقتي اتم هاي فلز انرژي جذب مي‌كنند، به ترازهاي بالاتر انرژي مي‌روند و به اصطلاح اتم برانگيخته مي‌شود. اين آرايش انرژي پايدار نيست و الكترون‌ها به سرعت به ترازهاي پايين و حالت اوليه خود باز مي‌گردند. بر اثر اين تفاوت انرژي بين آرايش‌هاي بالا و پايين، نور درخشنده‌اي گسيل مي‌شود، درواقع الكترونها در بازگشت به حالت اوليه، انرژي اضافي خود را به صورت فوتون‌هاي نوري از دست مي دهند.
- تركيبات استرانسيم دار مانند استرانسيم نيترات، نور قرمز توليد مي‌كنند.
- تركيبات باريم دار مانند باريم كلرات، نور سبز توليد مي كنند.
- تركيبات سديم دار مانند سديم اكسالات، سديم كلريد نور زرد توليد مي‌كنند.
چنانچه جسم مورد نظر علاوه بر تركيبات سديم، حاوي تركيبات آلي نيز باشند، در اين صورت ذرات داغ كربن هم مي‌توانند نور زرد ايجاد كنند (مانند سوختن چوب، قند، نفت و ...) اما رنگ زرد اين مواد با رنگ زرد حاصل از سوختن سديم تفاوت دارد كه با مقايسه دوشعله به طور مجزا، قابل تشخيص مي‌باشد.
- تركيبات حاوي مس مانند مس سولفات، نور آبي متمايل به سبز روشن ايجاد مي‌كنند.
- تركيبات كلسيم‌دار مانند كلسيم كلريد يا كلسيم نيترات، شعله را به رنگ قرمز آجري درمي‌آورند.
- تركيبات پتاسيم‌دار كاملا" خالص داراي رنگ شعله ارغواني هستند، اما چنانچه تركيبات پتاسيم‌دار داراي ناخالصي‌هايي از تركيبات سديم باشند، شعله به رنگ زرد روشن درمي‌آيد. در اين حالت اگر با شيشه آبي كبالت به شعله نگاه شود، رنگ زرد شعله توسط شيشه آبي جذب شده و رنگ قرمز پتاسيم به خوبي نمايان مي‌گردد.
در آتش‌بازيها نيز بيشتر از تكنيك فوق براي توليد رنگهاي مختلف استفاده مي‌شود.


بالا شعله روبيديم (Rb) و پايين شعله سزيم (Cs)

شناسايي اكسيژن


اكسيژن باعث شعله ور شدن چوب نيمه افروخته مي شود.

 

شناسايي هيدروژن


صداي انفجار پوپ بر اثر شعله نشانه وجود هيدروژن است.

 

رنگ شعله (آزمايش شعله)


رنگ شعله بعضي از فلزهاي قليايي (گروه I) و قليايي خاكي (II)

شناسايي گاز كربنيك

 

 

قرص‌هاي جوشان و حباب‌هاي گاز

در فرمول قرص‌هاي جوشان، براي كمك به انحلال ماده‌ي مؤثره‌ي (ويتامين ث، آسپيرين يا ....) موجود در آنها، بهبود مزه‌ي دارو و تنظيم PH مناسب براي جذب بهتر آن مخلوطي از جوش‌شيرين (سديم بي‌كربنات يا سديم هيدروژن كربنات كه يك ماده‌ي قليايي است) و جوهر ليمو (سيتريك اسيد كه يك ماده‌ي اسيدي است) به كار مي‌رود.
اين دو در حالت جامد (به شكل قرص) با هم واكنشي انجام نمي‌دهند ولي به محض تماس با آب در آن حل مي‌شوند و در مجاورت محلول آبي اين دو ماده به واكنش زير منجر مي‌شود.


آب + سديم سيترات سديم هيدروژن كربنات + سيتريك اسيد
همان طور كه مشاهده مي‌كنيد، بر اثر اين واكنش، گاز كربن‌دي‌اكسيد آزاد مي شود. حل شدن اين گاز در آب با كاهش PH محلول (به علت تشكيل كربنيك اسيد) همراه است و حركت رو به بالاي گاز، سبب ايجاد يك جابه‌جايي طبيعي در محلول مي‌شود و به اين ترتيب، نقش همزن را نيز براي حل كردن ماده‌ي مؤثره‌ي ياد شده در آب ايفا مي‌كند
.

 

تهيه‌ي آب آهك و واكنش CO2 با آن
كدر شدن (شيري رنگ شدن) آب آهك نشان‌گر وجود كربن‌دي‌اكسيد (گازكربنيك) است. آب آهك كه نام تجاري (معمولي) كلسيم هيدروكسيد Ca(OH)2 است با كربن‌دي‌اكسيد (CO2) واكنش مي‌دهد و كلسيم كربنات CaCO3 را توليد مي‌كند.

كلسيم كربنات در آب حل نمي‌شود. بنابراين ذرات سفيد رنگ آن به صورت معلق در آب باقي مي‌مانند و مايع موجود را كدر يا شيري رنگ مي‌سازند؛ اما بعد از مدتي ته‌نشين شده يعني در ته ظرف يك لايه‌ي رسوب پديد مي‌آورند.
براي درست كردن آب آهك، يك قاشق كلسيم هيدروكسيد را در يك بطري بزرگ آب مقطر بريزيد. در بطري را ببنديد و هر چند گاه آن را تكان دهيد. پس از چند روز محلول زلالي در بالاي بطري به دست مي‌آيد آن را در يك ظرف بريزيد. به بطري دوباره آب مقطر اضافه كنيد. با تكرار اين عمل چند ليتر آب آهك به دست مي‌آوريد

شناساگرهاي مواد غذايي
تشخيص نشاسته: وجود نشاسته در هر ماده غذايي با روشي ساده قابل تشخيص است. كافي است چند قطره محلول يد به آن بيافزاييد اگر رنگ محلول به آبي تيره بدل شود آن ماده داراي نشاسته است.

تشخيص مونوساكاريدها: براي تشخيص مونوساكاريدها مثل گلوكز از محلول بنديك استفاده مي‌شود. اگر مقداري گلوكز در لوله‌ي آزمايش را با محلول بنديك گرما دهيم. وقتي محلول مي‌جوشد ابتدا در آن رگه‌هاي سبز رنگي مشاهده مي‌شود كه سپس زرد رنگ شده و سرانجام رسوب قرمز رنگ اكسيد مس به وجود مي‌‌‌يد. به فعاليت «تشخيص قند ساده» مراجعه كنيد.

تشخيص پروتئين‌ها: اگر به محلول يك درصد آلبومين (پروتئين سفيده‌ي تخم‌مرغ) ابتدا 5 ميليمتر محلول رقيق سديم هيدروكسيد (سود سوزآور) بيفزاييد، بعد 5 ميليمتر محلول رقيق مس سولفات (كات كبود) اضافه كنيد، رنگ ارغواني ظاهر مي‌شود كه دليل وجود پروتئين است.

تشخيص چربي‌ها: چربي مواد غذايي با لكه‌ي شفافي كه بر روي كاغذ باقي مي‌گذارند قابل شناسايي است. در عين حال مي‌توانيد با آزمايش ديگري وجود چربي را تشخيص دهيد. 2 قطره روغن زيتون و 5 سانتي‌متر مكعب الكل سفيد (اتانول) را در لوله آزمايش بريزيد و خوب تكان دهيد، تا روغن در الكل حل شود. محلول حاصل را كه حاوي چربي است اگر در لوله آزمايش داراي آب بريزيد. تكان دهيد امولسيوني تشكيل مي‌شود كه نشان‌گر وجود چربي در محلول است.

.
 

برخي از نشانه هاي تغيير شيميايي عبارتند از :
 

الف) ظهور يك رنگ جديد مانند:
رنگ قهوه اي ‹------------- قرار گرفتن ميخ آهني در محلول مس سولفات

 

رنگ آبي مايل به سياه ‹------------- افزودن محلول يد به سيب زميني

 

شيري رنگ ‹--------------- دميدن در آب آهك

 


ب) تشكيل يك ماده جامد مانند:
ماده جامد پنير مانند ‹------------- افزودن سركه به شير

ج) تشكيل حبابهايي از گاز
حباب هاي گاز كربن دي اكسيد ‹------------ ريختن جوهر نمك بر روي پوسته تخم مرغ
حباب هاي گاز كربن دي اكسيد ‹------------ افزودن سركه به جوش شيرين

د: توليد گرما :

 مانند حل شدن كلسيم كلريد در آب
همانطور كه گفته شد برخي نشانه ها در هر دو نوع تغيير مشاهده مي شوند.
مثلا هنگامي كه در نوشابه گاز دار را باز مي كنيد و يا هنگامي كه آب را حرارت مي دهيد هم حباب هاي گاز ظاهر مي شوند اما در اينجا تغيير شيميايي روي نداده است

 

چرا تغيير رنگ اجسام اغلب دليل بر تغييرات شيميايي آنهاست؟
نور سفيدي كه از خورشيد يا منابع نور ديگر بر اشياء مي‌تابد مخلوطي است از نورهاي تك رنگ گوناگون كه در صورت عبور از منشور و جدا شدن آنها هفت رنگ در نور سفيد خورشيد قابل تشخيص مي‌باشد.
جسمي كه به رنگ معين مثلا" سبز ديده مي‌شود به اين معني است كه از ميان نورهاي تك رنگي كه به صورت يك مجموعه نور مركب (مثلا" نور سفيد) بر آن تابيده شده، فقط نور سبز را بازتابش مي‌كند و بقيه جذب مي‌گردد؛ نور سبز بازتابش شده به چشم بيننده مي‌رسد، بنابراين جسم به رنگ سبز ديده مي‌شود. اكنون اين سؤال مطرح مي‌شود: علت اينكه سطح يك جسم، نور معيني را بازتابش و نورهاي معيني را جذب مي‌كند چيست؟ تحقيق و آزمايش نشان‌مي‌دهد دليل اصلي آن ساختمان شيميايي ماده‌اي است كه سطح يك جسم از آن تشكيل شده و نور با آن برخورد مي‌كند. در بحث از رابطه مواد شيميايي با نور بازتابيده به طور خلاصه به دو گروه از تركيبات اشاره مي‌شود.
الف: تركيبات معدني مانند نمك‌ها – تركيبات آهني مانند سولفات ، كلريد، اكسيد و هيدروكسيد آهن بر حسب اينكه در ملكول آنها آب تبلور باشد يا نباشد به رنگ زرد، قرمز تا قهوه‌اي ديده مي‌شود.
همچنين نمك‌هاي اكسيژن‌دار منگنز مانند پتاسيم پرمنگنات يا سديم منگنات بنفش و نمك‌هاي اكسيژن‌دار مس (سولفات، نيترات، كربنات و...) آبي تا سبز هستند.
ب: تركيبات غير معدني (آلي): در مورد اجسامي كه رويه (سطح) آنها از تركيبات غير معدني تشكيل شده باشد رنگ‌ مي‌تواند در اثر وجود گروه‌هاي شيميايي خاص باشد. مثلا" اگر تركيب شيميايي رويه ي جسم داراي گروهي به‌نام آزو (دو اتم ازت بهم چسبيده كه هر اتم ازت با گروه‌هاي شيميايي ديگر پيوند داشته باشد.) باشد بر حسب تعداد اين گروه‌هاي آزو در ملكول نورهاي خاصي جذب يا بازتابش خواهد شد در نتيجه سطح جسم به رنگ زرد يا نارنجي ديده مي‌شود.
همچنين چنانچه دو ازت گروه آزو به حلقه‌ي بنزين متصل باشند جسم در نور سفيد به رنگ قرمز ديده مي‌شود.
نمونه‌هاي فراواني از گروه‌هاي شيميايي رنگ‌زا شناخته شده كه نشان مي‌دهد رنگ نور بازتابش حاصل از تابش نور سفيد بر اجسام ارتباط مستقيمي با تركيب شيميايي سطح آنها خواهد داشت. بديهي است چنانچه به جاي نور سفيد نورهايي كه طيف كامل را دارا نيست تابانده شود، نور بازتابش شده و در نتيجه رنگ جسم متفاوت خواهد بود؛ مثلا" جسمي كه در نور سفيد به رنگ سبز ديده مي‌شود، چنانچه بر آن نور قرمز يا نارنجي بتابانيم تماما" جذب مي‌شود و چون نور سبز در آن نيست بازتابش نداشته و جسم سياه رنگ ديده خواهد شد.

 

.

اجزاء يك تغيير شيميايي
 

نظرات شما عزیزان:
نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 10 بهمن 1389برچسب:,ساعت 22:29 توسط امیرحسین نیک نفس| |


Power By: LoxBlog.Com